* هی پسر ٬ اونجا رو باش !
-- کجا ؟
* اه اه اه ٬ تو که اینقدر خنگ نبودی ٬ اون دختره رو می گم ٬ داره گل می فروشه !
-- اوه اوه ٬ این گل فروشه یا جنیفرلوپز ؟
* عجب تیکه ایه ! بریم مخشو بزنیم ؟
>> سلام ٬ میشه یه گل ازم بخرین ؟
-- چنده ؟
>> ۵۰۰ تومن
* همه گل هاتو با هم چند می دی ؟
>> ۳۰۰۰ تومن
-- گل خودت چنده ؟
>> گل خودم ؟ من که از خودم گل ندارم !
* چرا عزیزم ! داری ٬ خوبشم داری ٬ می خوای بدونی چه شکلیه ؟
>> آره
-- بیا سوار شو !
* همه گل هاتو با هم می خرم ٬ هم ۱۰.۰۰۰ تومن هم واسه گل خودت بهت می دم .
>> آخه نمیشه ٬ باید این گل هارو بفروشم .....
* تو بیا سوار شو ! هم همه گل هاتو با هم می خرم دیگه ٬ هم اینکه ۱ ساعت دیگه برمی گردیم .
>> باشه ٬ خب کجا داریم می ریم ؟؟!
...............................
..............................
..............................
سلام دوستم .....ممنون از لطفت ....زیبا بود .....شاد باشی
ادما گول سادگیشونو می خورن
اما واقعا تقصیر کیه؟؟؟؟
>> باشه، خب کجا داریم میریم؟؟!
* میریم یه جایی که بشه گل تو رو خوب بو کرد!
>> راستی یه چیزی یادم رفت بگم. اون آقایی که اون طرف خیابان هست؟ یه کمی گردن کلفته! سیبلیاشو دیدی ؟؟
* خوب؟؟
>> آون آقاهه داداشمه!
* باشه ! پس ببین این گلی که تو داری رو بعدا بو میکنیم.
صیغه جیم فنگ و باقی قضایا
داستان هات واقعاْ قشنگه
ممنون از اینکه به وب من هم سر زدی
باز هم منتظرم
آقا این داستانک بود یا قصه حسین کرد شبستری...؟!! هر چی می خونی مگه تموم میشه؟!!
میبینم که هپلی هم استعفا داده...!!!!؟؟؟
سلام .
جالب بود. مثل داستانهای من.
خواستی می تونی به داستانک منم سری بزنی.
یه جورایی هم اسمیم.
وحشتناک بود !!!
سلام نظر من اینه که داستانت جالبه من واقعاْازش خوشم اومد امیدوارم بتونی بیشتر بنویسی وما بیشتر لذت ببریم
۳/۲/۱۳۸۶دوشنبه
هیف شد که این وبلاگ دیگه کار نمی کنهْْْ
داستانک هاتون در داستانک قرار گرفت البته با حفظ امانت داری
سلام هپل
چطوری ؟
به ما سر نمی زنی خوشگله ؟
به بامشاد سلام برسون ... عزت زیاد .
این داستان گل فروشت خیلی توپ بودا :)
بای
حیف
صد حیف
که اینجا مرده دیگه!
سلام
از این سه سطر خوشم نیومد
..........................
...........................
........................
نالاحتم کرد